-در کودکی با چه کسی هم بازی بودی؟چه خاطره جالبی از این رابطه به یاد داری؟
-برام از بهترین جشن تولّدت بگو.
-همچنان که بزرگ و بزرگ تر می شدی، روابت کودکانه ات چقدر تغییر می کرد؟آیا از دوستان دوره کودکی هنوز با کسی رابطه داری؟
-بزرگترین دعوایی که تا به حال تو زندگی کردی کی بوده؟ زدو خورد فیزیکی بئده یا یه جنگ احساسی؟ چطور از پس اون براومدی؟
-شده تا به حال غیر منصفانه متهم به انجام کاری بشی؟ چطور از این موضوع خلاص شدی؟
-آیا پدر، مادرت عاشق هم بودند یا هستند؟ عشقشون نسبت به هم چطور بود یا هست؟
-از چه لحاظ رابطه والدینت موفقیت آمیز بود؟ چه کمبودهایی رو رد رابطه شون حس می کردی؟
-نگاه تو نسبت به اندام و خصوصیتات فیزیکی ات از دوره کودکی تا به حال چقدر تغییر و رشد کرده است؟ نظرت راجع به خصوصیات جسمانی خودت را طی دوره های مختلف زندگی به یاد داری ؟
-چه کار غرور آمیزی تو زندگی ات انجام دادی؟
-به عنوان یه بچه اسباب بازی، عروسک و یا پوششی برای امنیت خودت داشتی؟ چی از اون به یاد داری؟
-به عنوان یک کودک، تا به حال دوست خیالی داشتی؟
-بازی مورد علاقه ات در دوران کودکی چهی بوده؟ شده بود که بازی اسمی رو از خودت بسازی یا اینکه به بازی هایی که بقیه بچه ها می کردند مشغول می شدی؟
-تا حالا قانون شکنی کردی؟ اگه اینطوره، بازم این کارو می کنی؟ فکر می کنی قانون ناعادلانه ای وجود داره؟ یا قانونی هست که برای زیر پا گذاشتن باشه؟
-بر آن از اولین خاطره ای که بی مقدمه از دوران کودکی ات به ذهنت میاد بگو، مهم نیست چی باشه.
-خاطره ای از دوران کودکی ات راجع به حیوونا داری؟
-سخت ترین درس مدرسه ات چی بوده؟ چرا فکر می کنی با اون درس مشکل داشتی؟حالا نظرت چیه، الآن اون درس رو دوست داری؟
-سخت ترین درسی که مجبور بودی بیرون از مدرسه یاد بگیری چی بود؟ آبا به یه امر ملموسی نظیر یاد گیری مهارتی حرفه ای، درگیر بودی یا موضوع مسأله ای ناملموس تر مثل یاد گیری اشتراک احساسی بود؟
-ترانه ای هست که احساسات را برانگیزد؟ این ترانه ها چه چیزی را به یاد تو می اندازند؟
-بویی هست که تورو یاد گذشته بیندازه؟ چه خاطره ای از این رایحه داری؟
-بهترین خاطره ای که از دوران دبیرستان داری، چیه؟
-برام از بدترین اوقات دوران جوانیت بگو.
-چی باعث شد، در مورد راه آینده ات پس از تموم شدن تحصیلات دبیرستانی تصمیم بگیری؟ در اون مقطع از زندگی ات، کسی بود که نقش به سزایی در انتخاب راه زندگی ات داشته باشی؟
-وقی که بچه بودی دلت می خواست که چه کاره بشی؟
-بهترین هدیه ای که گرفتی چی بود؟ چند سالت بود؟ چرا اینقدر اون هدیه رو دوست داری؟
-خاطراتت رو مرور کن و بهم بگو به کدوم یک از اولین خاطراتت، اعتقاد داری؟
-چیزی راجع به دعوای پدر و مادرت در دوران بچگی ات یادت می یاد؟ چه حالی پیدا می کردی وقتی شاهد جروبحث شون بودی؟
-در دوران کودکی به کدوم یک از والدینت نزدیکتر بودی، پدریا مادر؟ آیا این رابطه در طول زمان عوض نشده؟ حالا به کدومشون نزدیکتری؟
-اولین دفعه ای که سیگار کشیدی، اگه بوده، کی بوده؟ چی باعث شد این کار رو بکنی؟
-اولین دفعه ای که لب به مشروب زدی کی بود و چه واکنشی داشتی؟
-به عنوان یه نوجوان تعطیلات آخر هفته رو چه کردی؟
-برخورد پدر و مادرت با هم چطور بود؟پدر و مادرت چند سالشون بود که با هم ازدواج کردند؟ چی از عروسی شون می دونی؟
-در دوران کودکی، چه کار جالبی دوست داشتی برای خانواده ات انجام بدی؟
-جذّاب ترین تعطیلاتی که داشتی کی بود؟ از چه نظر این تعطیلات برت جالب بود؟
-برام راجع به یه تجربه که با یکی از اعضای خانوادت داشتی حرف بزن. دلت می خاد همین تجربه رو با بچه هات و یا بستگانت باز داشته باشی؟
-شرمبارترین اتفاقی که برات افتاده چی بوده؟
-در چه مقطعی از زندگی ات خیلی راضی بودی؟ آیا در اون دوره هم متوجه این امر شده بودی یا اینکه بعداً فهمیدی؟
-تا حالا تئاتر بازی کردی؟ ازش لذّت بردی؟ اگه موقعیتش پیش بیاد بازم دلت می خوادبازی کنی؟
-یه خاطره از مادر بزرگ یا پدر بزرگت برام بگو، چی از اونا یاد گرفتی؟
-چیزی هست که خاطره ای احساسی را در تو زنده کنه؟
-به عنوان یک بچه از چه حیوون خطرناکی می ترسیدی؟
-در کوکی چه خاطره ای از کتاب خوانی به همراه پدرو مادر و یا دیگران تو ذهنت مونده؟ آیا کتاب خاصّی رو علاقه داشتی؟ چه نکته خاصی در اون کتاب بود؟
-وقتی یاد مادرت در دوران بچگی می افتی چه حسّی داشت؟ آیا شاد بودیا اینکه غالباً افسرده؟ این حس وحال طی زمان هم تغییر کرده؟
-احمقانه ترین کاری که در دوره نوجوانیت کردی چه بود؟
-در طول دوران کودکی ات، پدرت چه برتری ذهنی خاصی داشت؟ پیش اومده بود که این امتیاز چه مثبت و یا منفی تو رو تحت تأثیر قرار بده؟
-یکی از جذّابترین خاطره ها و یا داستانهایی که درباره بستگانت داری رو برام تعریف کن.
-اگه پیش بیاد و به اولین روز دبیرستان و یا کالج برگردی، برای بهتر شدن چه کاری می کنی؟ چه تغییری می کنی؟ چطور با این تجربه کنار می آیی؟
-آیا پیش اومده بود که قصد فرار از خونه به سرت بزنه؟ آیا عملی هم کردی؟موضوع چطور فیصله یافت؟
-در اون دوره درگیری فیزیکی هم با کسی پیدا کردی؟ شرایط دعوا چطور بود؟ آخر قضیه چی شد؟
-برام از موقعیتی بگو که حس کردی از جمع کنار گذاشته شدی، چه عاملی باعث شد که به این حس برسی؟
-به عنوان یک کودک، تعطیلات چه مفهومی برات داشتند؟ کدوم تعطیلات برات معنادارتر و بهتر بودند؟
-پدر و مادرت برای اینکه از زندگیت بهتر لذت ببری، چه کاری کردنند؟ و در دوره کودکی چه سرگرمی ای برات فراهم کردند؟ چقدر سعی کردند تا ذهنت را روشن کنند؟واکنش تو چطور بود؟